انجام هر عمل و کاری با فکر شروع میشود. یعنی ما مدیریت زندگی خود را با ذهن انجام میدهیم. به صورت معمول ما زیاد فکر نمیکنیم و در طول چند ثانیه فکر کردن، تصمیمات را برای زندگی خود میگیریم. همین باعث شده است افراد زیادی به صورت ناخودآگاه از ذهن خود استفاده کنند. آنها به صورتی عمل میکنند که انگار ذهن خود را در حالت خودکار قرار دادهاند. ذهن از طریق دریافت اطلاعت از حواس پنج گانه تغذیه میشود. بنابراین، هنگامی که صحبت از بهبود سلامتی میشود ، اگر بخواهیم به چالش پیروی از این امر بپردازیم، چالش طرز فکر ما میتواند فواید قابل توجهی به دنبال داشته باشد اما قبل از شروع باید به تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی بپردازیم.
تغییر ذهن برای موفقیت در زندگی
در کودکی که ذهن ما خالیتر از حال است، هر اطلاعاتی را از محیط دریافت و در خود ذخیره میکند. این اطلاعات باعث تشکیل محتوای ذهن ما میشوند. همین باعث میشود که الان یعنی بعد از دوران کودکی و در سن جوانی ذهن ما شکل خاصی را به خود داشته باشد. همانگونه که اطلاع دارید در یک کودک ذهن قادر به تشخیص ضعیفی است. بنابراین، در مییابیم که اکثر اطلاعات چه غلط یا درست را دریافت و در خود ذخیره میکند. همینها به باور و عقاید تبدیل میشود. مورد مهمی که وجود دارد این است که باورهای دوران کودکی قویتر از آن چیزی که فکر میکنیم هستند و به راحتی قادر به تغییر نیستند. زیرا، این باورها ثبت شده و باعث تعیین سرنوشت ما در دوران بعد از کودکی میشوند.
هیچ فکر کردهاید که اکثر باورهای منفی که امروزه داریم و نمیگذارند ما تواناییهای خود را تا حد ممکن نشان دهیم عقاید دوران کودکی هستند؟ ولی خبر خوبی که وجود دارد این بوده که ذهن همانند هر مورد دیگری قابل تغییر و تقویت است تا بتوانید مطابق با آرزو و اهداف تغییرشان دهید و این به شکوفا شدن توانایی بالقوه در مسیر پیشرفت و موفقیت در زندگی شما کمک میکند.
تغییر ذهن چیست؟
دانشمندانی زیادی تصمیم به تغییر ذهن گرفتند. اما، یکی از موفقترین آنها هوارد گاردنر استاد علوم شناختی در دانشگاه هاروارد بود که توانست ذهن را با توجه به توانایی و قابلیتهای انسانی تغییر دهد. گاردنر در سال 1983 کتاب “چارچوبهای ذهنی” را منتشر کرد تا بتواند در آن باور مرسوم درباره هوش را به چالش بکشد. در آن زمان تا به حال تغییر ذهن با آزمونهای مرتبط تنها برای هوش منطقی یا همان آی کیو به کار گرفته میشد. به همین دلیل او تصمیم گرفت در کتاب منتشر شده خود هوش را به صورت گسترده با بیان نظریه هوشهای چندگانه توضیح دهد. همین توضیحات باعث شد تا ذهن نسبت به هوش تغییر داده شود. اما، حال هوارد گاردنر با نوشتن کتاب جدید به نام “تغییر ذهنها: هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران” توانسته کاملا موضوع تغییر ذهن را شرح دهد.
تغییر ذهن از نظر گاردنر
تغییر ذهن چیست؟ تغییر ذهن از نظر گاردنر یعنی؛ تحول درونی که با استفاده از آن فرد یا گروهی شیوه متداول تفکر برای مسئله مهم را کنار گذاشته و به صورت جدید درباره آن به تفکر میپردازند. بگذارید به شیوه دیگری بگوییم، شما اگر طرز لباس پوشیدن یا زمان صرف غذا را تغییر دهید به منظور تغییر ذهن نیست. برای مثال، اگر شما الان رشته برق میخوانید و آن را به رشته روانشناسی تغییر دهید میتوان گفت تغییر ذهن انجام شده است. یا شما همیشه به گروه خاصی رای میدادید و حالا تصمیم گرفتید به گروه رقیب و حزب دیگری رای دهید. این میشود تغییر ذهن. تغییر ذهن بسیار گسترده و عمیق است و میتواند دیدگاه ما را در مورد تغییر نگرش در مورد خود و زندگی کاملا تغییر دهد. در ادامه راهکارهای رسیدن به موفقیت با کنترل ذهن به صورت کلی مورد بررسی قرار میگیرد تا موفق به تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی شوید.
ابعاد تغییر ذهن
تغییر ذهن محدود نیست و میتواند برای هر موردی چون تواناییهای خود فرد، علمی، سیاسی، مذهبی و … انجام گیرد. گفتیم ذهن ما در دوران کودکی شکل گرفته است. این شکل گرفتن بیشتر با مشاهده کردن صورت گرفته است. به این باورها در اثر مشاهده “عقل سلیم” یا “شعور متعارف” میگویند. اما عقل سلیم همیشه با واقعیت یکسان نیست. برای مثال؛ عقل سلیم میگوید خورشید در حال چرخیدن به دور زمین است. این مورد در طول قرنها این ادراک متعارف حقیقت تصور میشدند.
در این میان با توجه به بالا کوپرنیک با نظریه خورشید مرکزی این برداشت را مرور کرده و به اصلاح عقل سلیم پرداخت تا ذهن ما را نسبت به کیهان تغییر دهد. توسط عقل سلیم زمان تغییر خطی میباشد که از گذشته تا آینده به صورت یکسان اتفاق افتاده است. همچنین نیوتن بر همین اساس تصور مطلق و خطی از زمان ایجاد شده است.
ارتباط نظریه نسبیت با تغییر ذهن
نظریه نسبیت خاص در سال 1905 توسط انیشتین ارائه شد. همین باعث تغییر ذهنیت ما نسبت به زمان شد. انیشتین اینکه زمان تغییر خطی است را با توجه به عقل سلیم و نیوتن رد کرد و گفت زمان غیر خطی و نسبی است که میتواند با توجه به تغییر ناظر به صورت کند و یا تند شود. برای مثال؛ میتوان بردهداری را در نظر گرفت که در زمانهای قدیم امری متعارف و حال با تغییر ذهن منسوخ شده است.
برای بررسی تغییر ذهن نیز میتوان مد و زیبایی را در نظر گرفت. در دوران ملکه ویکتوریا اندام درشت و چاق، زیبا شناخته میشد. چون در آن زمان داشتن اندام فربگی نشانه اشرافیتی بود. اما در دوران امروزه ذهنیت تغییر کرده و اندام لاغر زیبا شناخته میشود. گرایش به اندام لاغری آنچنان به صورت افراطی مرسوم شده است که کشور فرانسه را مجبور به تصویب قانونی جدید کرد، تا اگر کسی مدلهای بدنی خود را از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی کمتر سازد ممنوع کند. پس، اگر زمانی لاغری افراطی نیز خطراتش شناسایی شود ممکن است معیار زیبایی اندام نیز با تغییر ذهنیت همراه شود. با موارد بالا میتوان گفت محیط در تغییر ذهنیت موثر است. اما، اگر خود تصمیم به تغییر ذهنیت کنیم خواهیم توانست قدمی در رشد و توسعه فردی برداشته باشیم.
راههای تغییر ذهنیت
این که باور و افکار ذهن ما چه غلط و یا درست ما را به جایگاه امروزه رساندهاند حقیقت دارد. هر نتیجهای در هر زمینهای از زندگی بدست آمده به خاطر ذهنیت خودمان است. برای تغییر نتایج باید ذهن را نیز تغییر دهیم و به غیر از آن راه دیگری وجود ندارد بنابراین در ادامه راههایی جهت تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی معرفی میگردد. ذهن با توجه به موارد بالا گاهی به خاطر محیط و دریافت اطلاعات تغییر میکند. اما، گاهی خودمان میخواهیم که تغییر میکند. سوالی که پیش میآید این بوده که چگونه آگاهانه قادر به تغییر ذهن هستیم؟ برای شروع به اینکار باید بدانیم در چه زمینهای خواستار تغییر ذهن هستیم. برای مثال؛ شاید شما وضع مالی خوبی ندارید و میخواهید تغییر ایجاد کنید. پس بهترین کار این است که در مورد مسائل مالی تغییر ایجاد کنید.
1. بررسی ذهنیت فعلی
همان مثالی که زدیم را بررسی کنیم. شمایی که تا به حال وضع مالی مناسبی نداشته و قصد دارید در اینجا ایست کنید، تا تغییراتی داشته باشید و بتوانید به چیزی که میخواهید برسید باید ابتدا، ذهنیتی که باعث شده است به اینجا برسید را پیدا کنید. انیشتین بسیار زیبا گفته است:” با همان ذهنیتی که باعث ایجاد مشکلات شده است نمیتوان به حل آنها نیز پرداخت”.
بهترین کار برای قدمی قوی و اساسی این است تا ذهنیتی که باعث شده است این مشکلات ایجاد شود را شناسایی کنیم و کنترل ذهن را در دست داشته باشیم. حال بگویید چه باورهایی به آن موضوع دارید؟ میتوانید برای جواب از مواردی چون نگرش نسبت به پول، کار، درآمد و … استفاده کنید. به صورت اساسی بعد از مشخص شدن به یادداشت آنها بپردازید.( نه تنها در مورد مسائل مالی. بلکه، برای هر موضوعی نیز باید ذهنیت خود را شناسایی کنید ).
2. مشخص کردن ذهنیت جایگزین
در قدم دوم بعد از اینکه ذهنیت حال را شناسایی کردید باید به دنبال ذهنیتی جدید جهت جایگذاری باشید تا در این مشکل به شما کمک کند. میتوانید به عنوان مثال، افرادی را مشاهده کنید که از لحاظ مالی موفق هستند. ذهنیت شما برای آن چیست؟ فکر میکنید این افراد برای پول چه نظری دارند؟ افکار افراد موفق برای ثروتمند شدن، کسب درآمد و … چیست؟ با انجام این گونه بررسی و سوالها و مطالعه مواردی نظیر بیوگرافی افراد موفق خواهید توانست بفهمید چه افکار و باورهایی باید جایگزین قدیمیها شوند. نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این بوده که باید برای جایگزینی ذهنیت خود را نیز تغییر دهید.
3. کمک خواستن از استدلال
جهت تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی باید کاری کنید که ذهن شما باور و اهداف جدید را قبول کند. برای انجام این کار شما میتوانید از منطق و استدلال کمک بخواهید. بهترین کار است که در مورد باورهای جدید خوب فکر کنید تا شواهد و دلیلهایی را که باعث میشود آنها را تایید کنند پیدا کنید. برای مثال؛ شما در ذهنیت قدیمی بر این باور بودید که پول درآوردن کار سختی است حال بر این باورید که پول درآوردن بسیار راحت است. برای این باور جدید و حمایت از آن دلیلهایی دارید. آنها کدامند؟ اگر کمی جستجو کنید افرادی را پیدا خواهید کرد که تنها با دنبال کردن کارهای لذت بخش و علاقه خود توانستهاند پولدار شوند. یا افرادی که خلاقیتهای ساده را به کار بردهاند و …. این موارد خواهند توانست قسمت منطقی ذهن را تشویق و تحسین کنند تا به طرف ایده جدید بروند و با باور قدیمی تعویض کنند.
4. تمرکز، تکرار، تظاهر
بهتر است هر اطلاع جدیدی را پیدا کردید تنها به یک بار قانع نباشید و به تکرار آنها بپردازید. این گونه خواهید توانست به پذیرش آنها کمک کنید. این را بدانید که اگر شما ذهن خود را با افکار تصادفی از محیط پر کنید سختتر از زمانی است که با اطلاعات دلخواه پر میکنید. باید آگاه باشید و افکار دلخواه خود را پیدا کنید تا بر روی آنها تمرکز داشته باشید. هیچ وقت دیگر بر روی افکار قدیمی تمرکز نکنید. از معجزه آساترین موارد برای ذهن، تمرکز و تکرار است تا بتواند ذهن شما را با مرور زمان تغییر دهد. این قدرت در ذهن زمانی بیشتر خواهد شد که تظاهر و تلقین را به آن اضافه کنید.
تظاهر یعنی از جایگاه ذهنیت جدید فکر، احساس و عمل کنید. برای مثال؛ بر فرض شما با تثبیت ذهنیت ثروتمندانه خواهید توانست به چیزی که میخواستید یعنی همان ثروتمند شدن برسید. در این گونه مواقع شما دارای چه رفتار، احساس و گفتاری خواهید شد؟ پس این چنین باشید و همان رفتار و احساسی را داشته باشید. زندگی خود را جایگاهی که در ذهن دارید ببینید. این باعث میشود ذهن شما به سادگی و سرعت به همان ذهنیتی که دارید در زمان کوتاه تغییر کند.
5. استفاده از فیلتر ذهنی
اگر باورهای جدید و دلخواه را برای ذهن در نظر گرفتید بهتر است بدانید که چگونه این کار را انجام میدهید و به صورت آگاهانه انجام پذیرد. تا حد ممکن افکار منفی را از خود دور کنید و به سراغشان نروید. همانطور که جیمز آلن میگوید:” ذهن انسان همانند باغی است که برای کاشت میتواند آگاهانه انجام شود یا نه خود به صورت وحشیانه رشد کند. چه به صورت وحشی و یا آگاهانه باید ثمره آن را به بار آورد. اگر این کاشت با بذرهای سودمند نباشد علفهای هرز روییده و به تولید هم جنس خود خواهند پرداخت”.
آگاهانه فکر کنید و به تغذیه ذهن خود با باورهای دلخواه بپردازید. بهترین کار این است که فیلتری را در سر خود فرض کنید تا از افکار منفی به درون ذهن خود جلوگیری میکند. یعنی زمانی فکر منفی به ذهن وارد شد با تفکیک آن را در زباله دان بیاندازد. پس هر زمانی که دیدید فکری منفی به ذهن رسیده است با خود بگویید فیلتر،زبالهدان. بنابراین این چنین خواهید توانست افکار منفی را در ذهن خود کاهش دهید و با افکار مثبت به اهدافی که خواهانش هستید برسید.
6. تغییر ذهن با تحقق رویاها
ذهن به صورت ماشینی هدفمند است. یعنی باید برای آن اهدافی تعیین شود و اگر شما این کار را نکنید دیگران برای رسیدن به اهدافشان آن را برنامهریزی میکنند. اگر کسانی را دارید که هدف شما را دارند و به آن دست پیدا کردهاند شناسایی کنید و به بررسی همان باور و ذهنیت بپردازید. این گونه خواهید توانست با تغییر ذهنیت خود به همان اهداف برسید. ذهن خاصیت خوبی دارد و آن هم این است که برای رسیدن به اهداف سازگار با باور عمل میکند.
شما باید اهداف خود را به صورت واضح مشخص کنید و به صورت قاطع در رسیدن به آنها تلاش کنید که این کار با تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی امکان پذیر است. آرمان قطعی فکر بزرگی است که ذهن ما واقعیت را دور آن شکل میدهد. این همانند دانه ماسهای است که در دل صدف قرار گرفته تا مروارید دور آن شکل گیرد.