انتخاب شغل یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر کسی اعم از زن و مرد باید آن را برای ادامه زندگی داشته باشد. در واقع این میتواند موردی عالی برای رسیدن به خوشبختی در زندگی، سلامتی و وضعیت مالی شما باشد. تعیین اهداف شغلی برای کسب موفقیت، فاکتوری مهم در تعیین چگونگی آینده شما میباشد که در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم.
مورد آسانی که هر کسی میتواند انجام دهد، به نوعی سرگردان بودن است. اما شما نباید وقت و عمر خود را هدر دهید. چرا که بعدها به نوعی در سنین بالا پشیمان خواهید شد. اگر شما نتوانید اهداف شغلی خود را مشخص کنید، به نوعی شکست خورده و به زمین میافتید. اگر میخواهید از افتادن اجتناب کنید، باید اهداف شغلی را زودتر در زندگی تعیین کنید. با در نظر داشتن اهداف مشخص، میتوانید برای موفقیت در مسیری که دوست دارید و تصور میکنید باقی بمانید.
اهداف شغلی خود را پیدا کنیم
برای تعین اهداف و شروع فرآیند دو ساعت زمان را کنار بگذارید. مشخص کردن اهداف شغلی شما کاری نیست که بتوانید در مدت پنج دقیقه در هنگام تماشای تلویزیون آن را انجام دهید. زیرا تعیین اهداف شغلی برای کسب موفقیت از مهمترین موارد در زندگی است. همچنین ممکن است به کمک نیاز داشته باشید تا با مشورت مربیان و مشاوران این کار را بهتر و مطمئنتر انجام دهید. برای شروع صحیح این روند، به زمان کافی برای تمرکز، مشورت و انجام تحقیقات نیاز دارید. گذشته از این موارد، این بقیه عمر شماست که برنامهریزی میکنید، بنابراین در صورتی که میخواهید با این انتخاب، موفقیت در کسب و کار را برای خود به ارمغان بیاورید در انتخاب این هدف دقت کنید.
عوامل مهم در انتخاب اهداف شغلی
به موارد و مکانهایی که میخواهید داشته باشید و در آن زندگی کنید فکر کنید. این ممکن است شامل هر چیزی چون خوشحالی، ثروتمند بودن و … باشد. رویای شما در 5 سال آینده چگونه است؟ به عنوان مثال میتوانید بگویید: “من میخواهم یک متخصص در فلان شرکت باشم، میخواهم کاری داشته باشم که مورد احترام بیشتری قرار گیرم، میخواهم این مقدار مبلغ را از کارم داشته باشم “. به هرگونه صلاحیت یا مهارت خاصی که برای رسیدن به این هدف شغلی نیاز دارید توجه کنید.
داشتن یک چشم انداز روشن از وضعیت نهایی که ما قبل از اقدام برای رسیدن به اهداف خود میخواهیم به آن دست یابیم، عامل اصلی در دستیابی به اهدافی است که تعیین کردهایم. آیا تصویر ذهنی روشنی از اینکه در آینده چه کسی خواهید بود ، دارید؟ چشم انداز شما تصویری از تصور شماست و آن بیان جمله چشم انداز خود برای حرفه شما اولین قدم برای کمک به شما در رسیدن به اهداف شغلی است. در ادامه ما مواردی را برای رسیدن و پیدا کردن به اهداف شغل بیان کردهایم تا استفاده کنید.
1. از هر کسی مشورت نگیرید و به هر کسی اعتماد نکنید
شاید این عنوان کمی برای شما عجیب باشد و ربط چندانی به مقاله نداشته باشد. اما، این بیش از یک بار برای من اتفاق افتاده است و دوست ندارم شما که این مقاله را میخوانید به اشتباه من مرتکب شوید. قبل از انجام هر کاری برای آینده و اهداف شغلی خود قشنگ فکر کنید. به حرف هر کسی گوش ندهید، داشتن شغل آینده بسیار مهم است. ممکن است وقت شما هدر رود و زمانی متوجه اشتباه خود شوید که دیگر خیلی دیر است. شما ممکن است بنا به حرف برخی از دوستان کاری را شروع کنید که آنها برای برداشت از تصوری که دارید به شما به نوعی وعده سر خرمن بدهند. قشنگ فکر کنید و از افراد قابل اعتماد مشورت بخواهید تا بیخود دست به کاری نزنید که وقت و زمان شما را هدر دهد و در آخر تنها با کوچکترین اشتباه ناخواسته عذر شما را بخواهند.
تعیین هدف شغلی با مشورت از دیگران
مثال، شما با دوست خود از اهداف شغلی حرف میزنید. در این زمان دوست شما که به ظاهر قابل اعتماد است پیشنهادی را میدهد که پروژهای خاص، افتتاح شرکت، ایده راهاندازی کسب و کار و … را به صورتی که نظارت در دست او باشد را انجام دهید، تا با روی ریل آمدن کارها شما به مقام، پول و یا هر نوع تصوری که دارید دست پیدا کنید. اما بعد از مدتی زحمت و کار متوجه میشوید که دوست شما تنها به خاطر منفعت خود این کار را انجام داده است و به نوعی چیزی که میخواستید نصیب شما نخواهد شد. بنابراین برای تعیین اهداف شغلی نزد متخصص و افراد قابل اعتماد بروید. برای این کار میتوانید از اعضای خانواده خود چون والدین و یا خواهر و برادر کمک بگیرید. همیشه قبل از دست زدن و شروع به کاری قشنگ فکر کنید و اهداف شغلی را در نظر داشته باشید.
2. ارتباط برقرار کردن با تجربههای روزمره
برخی از ما به دنبال هدف بزرگ هستیم که این امکان پذیر است، اما نه اینکه از همین اول هدف را بسیار بزرگ انتخاب کنیم. شما که تا به حال حتی یک کار کوچک را هم انجام ندادهاید و تازه دارید اهداف شغلی خود را مشخص میکنید. با چه منطقی حدس میزنید در راه رسیدن به موفقیت در زندگی با چه مواردی روبرو خواهید شد؟ و میتوانید به این اهداف که قادر به تکان دادن دنیا است دست پیدا کنید. باید از هدفهای کوچک شروع کرده و رفته رفته آن را رشد دهید. این نیز برای شما راحتتر است تا ناامید نشوید و بتوانید با موفقیتهای کوچک انگیزه لازم را برای ادامه راه داشته باشید.
تعیین هدف شغلی با استفاده از تجربیات
پیدا کردن هدف حتی به راحتی میتواند از طریق زندگی ساده روزمره و اطراف امکانپذیر باشد. تنها باید به موارد روزمره خود اهمیت دهید و آنها را به درستی انجام دهید. برای مثال، شما به صورت قابل احترام و صمیمانه با همکاران خود احوال پرسی میکنید. چرا؟ چون به آنها اهمیت میدهید، و این تنها به دلیل وقت گذرانی نیست. این موارد زمانی بیشتر میشود که بدون استرس باشید و با کشیدن نفس عمیق همراه باشد. به این صورت هوا را در ریهها و مجرای تنفسیتان احساس میکنید. همیشه به یاد داشته باشید به همان مقدار که اهداف شغلی شما از عوامل خارجی تاثیر میپذیرد، از درون شما نیز جریان دارد. فقط باید تصمیم به برقراری ارتباط با تجربیات روزمره خود را داشته باشید تا هدفمندی در زندگی شما جاری شود.
3. مواردی که باعث تزریق انرژی به شما میشوند را شناسایی کنید
به دنبال هدفهای حقیقی خود باشید. همیشه این را در انتخاب هدفها در نظر داشته باشید که اگر هدف شما مفهومی در خود نداشته باشد آن هدف حقیقی نیست. اگر میخواهید احساس هدفمند بودن را در کارهای خود داشته باشید و بتوانید اراده خود را برای هر عمل و رفتاری که برایتان مهم است تقویت کنید، باید بدانید چه مواردی برایتان از ارزش بالایی برخوردار است و چه چیزیهایی برایتان با اهمیت است.
برای تعیین دقیق هدف در کسب و کار و سایر بخشهای زندگی خود میتوانید نسبت به تهیه دوره هدف نویسی هوشمند اقدام نمایید.
تعیین اهداف شغلی برای کسب موفقیت با استفاده از اشتیاق و علاقه
برای مثال، شاید هیچ چیزی به اندازه کمک به دیگران برایتان با اهمیت نباشد. در این مورد باید به دنبال راههایی برای کمک به گروهی باشید. باید در کار خود بیشتر از توقع مشتری، خدمات داشته باشید. حتی میتوانید در خیریه محل خود شرکت کنید. شاید به جای کمک کردن به خوش رویی اهمیت دهید و برایتان حساس باشد. در این حال باید لبخند را بر لب داشته باشید. باید شوخ طبع باشید تا به افراد لبخند را هدیه دهید. این گونه موارد است که باعث افزایش انگیزه شما میشود. همیشه ارزشها و آرزوهای خود را به عنوان وعدههایی پوچ در نظر نداشته باشید. بلکه برعکس آنها را ابزاری محکم برای ایجاد هدفمندی در نظر داشته باشید.
4. تغییرات مثبت را در اتاقها ایجاد کنید
روزانه ما در سرکار خود به اتاقهای زیادی وارد میشویم و با افراد دیگر ملاقات داریم. اما، به احتمال زیاد وارد شدن شما در این اتاقها تنها برای انجام کار است و بدون استفاده زیاد از امکانات مختلف در این اتاقها با انجام کارتان خارج میشوید. اما بهتر است از دید متفاوت وارد شویم و تغییراتی ایجاد کنیم. شما چی، فکر نمیکنید این گونه بهتر است؟ فکر نمیکنید بهتر است با وارد شدن در هر اتاقی تغییر مثبتی ایجاد کرده و کار مفیدی را انجام دهید؟ اینگونه شما بعد از خارج شدن از هر اتاق با وضعیت بهتری در مقابل با ورود، آنجا را ترک میکنید.
با انجام این کار شما تجربههایی را که دارید در اختیار افراد داخل اتاق و یا بهتر است بگوییم همکاران خود قرار میدهید. شما با این کار میتوانید احساس خود را شریک شوید، از کار فردی تعریف کنید و به ایجاد انگیزه در دیگران بپردازید. میبینید خیلی ساده است که در اتاقها هدفی را پیدا کنید. با این کار آیا میتوانید تصور کنید در مدت یک سال آینده شما قادر به ایجاد چه تغییراتی هستید.
5. بر جای گذاشتن میراث ساده از خود
میراث چیست؟ به زبان بسیار ساده میراث را همان ارث میتوان دانست، که بعد از فوت کسی برای بازماندهها باقی میماند و این را همه میدانند. پس در این جهان تنها یک فرصت برای زندگی کردن وجود دارد و ما باید در این یک فرصت تمامی تلاش خود را انجام دهیم تا نشانه خوبی از خود باقی بگذاریم. اما همه انسانها سرنوشت جدایی دارند و همه نمیتوانند میراثی را همانند افرادی چون میکل آنژ، مادر ترزا و … بر جای بگذارند. همین که ما علاقه به جای گذاشتن میراث جهانی داشته باشیم باعث به دام انداختن ما میشود. چرا که این تنها باعث خیال بافی ما در رویاها میشود تا به صورت مدام تلاش خود را برای پیدا کردن تناسبی بین شغل و تصور ذهنی خود داشته باشیم.
اگر بتوانید تحقیقات خوبی را انجام دهید متوجه میشود که میراث شما مواردی هستند که به دیگران با میل خود هدیه میدهید. این موارد میتوانند شامل هر چیزی چون زمان، توجه، مهارت، همدلی، مهربانی و … باشند که تعیین اهداف شغلی خود را میتوانید بر این مبنا انجام دهید. هدف شما در هر لحظه چیزی چون سخاوت و بخشندگی نیست. در همین زمانی که این مقاله را میخوانید تصمیم خود را بر بخشندگی بگیرید. شاید این هدف از نظر شما خوب نباشد. اما بهتر از معجزهای که هیچ وقت اتفاق نمیافتد. این طور نیست؟