موفقیت در زندگی چیست؟ چگونه موفق شویم؟ و بسیاری از این گونه سوالات ممکن است برای شما پیش بیاید. موفقیت در زندگی همان چیزی است که شما آن را تعریف می کنید. موفق بودن لزوما در مورد ثروتمند بودن یا بردن جوایز نیست. بلکه میتواند مربوط به تحقق شخصی باشد. شاید برای شما، در یک برنامه کاری منعطف، سفر در دور دنیا، پولدار شدن و هر چیزی دیگری باشد. خلاصه سلیقهها متفاوت است و هر کسی به نوعی موفقیت را میبیند. اما به راستی تاثیر باور داشتن به موفق شدن در کسب موفقیت چقدر است؟
یک سوال؟ اگر میتوانستید روز ایدهآل و موفقیت خود را طراحی کنید آن را چه شکلی میکشیدید؟ بهتر است به آنچه میخواهید برسید تظاهر کنید و تصور خود را اینگونه داشته باشید. موفقیت کاملا شخصی است و اگر کسی چون والدین و بستگان شما بخواهند برایتان موفقیت را تعریف کنند اصلا مناسب نیست و این شما را به جایی نخواهد رساند و تنها انگیزه، امید، اشتیاق، خوشبختی را از شما خواهد گرفت. با این کار مدام در فکر برآورده نشدن آرزوهای خود خواهید بود.
تاثیر تظاهر کردن به موفق شدن
راز موفقیت چیست؟ چیزی که مهم است و باید و میخواهید بدانید این است که چگونه موفق شوید؟ صادقانه فکر کنید که در 5 سال آینده کجا خواهید بود؟ این را به یاد داشته باشید که موفقیت در دستان شماست. ذهن شماست که موفقیت را برای شما میسازد. هر تصویری از موفقیت در ذهن ناخودآگاه شما ثبت گردد به آن خواهید رسید. اگر شما خود را در رسیدن به هدفی شکست خورده بدانید پس شکست خواهید خورد. برعکس اگر شما خود را در رسیدن به هدفی موفق بدانید، مطمئن باشید راه برای شما باز خواهد شد. هر تفکری که برای خود در ذهن خود داشته باشید باعث تشکیل جهانبینی شما خواهد شد. این واقعا در کیفیت و معنی زندگی شما تاثیر بسزایی دارد. در همین راستا است که چارلز پاپ لستون میگوید: “شرایط قابل کنترل نیستند. اما، افکار را میتوان کنترل کرد”.
تصور ذهنی از موفقیت
هنر فورد میگوید:” در ذهن خود هر آنچه را تصور کنید اتفاق میافتد، چه مثبت و چه منفی حق با شماست”. هر فردی از خود تصوری در ذهن دارد. این تصویر همان باورهایی است که از خوب و بد در ذهن ناخودآگاه ما ثبت شده است. همه افکارها دارای نتیجههایی است که در زندگی ما ظاهر میشوند. برای مثال؛ اگر شما به عنوان ورزشکار بر این تفکر باشید که شانس پیروزی کمی در برابر با حریف دارید، مطمئن باشید این چنین خواهید شد و نخواهید توانست به صورت حرفهای هر تکنیکی را که بلد هستید بر روی حریف اجرا کنید، بنابراین تاثیر کلمات برای رسیدن به موفقیت و نوع ذهنیت خود را دست کم نگیرید. همیشه طوری زندگی کنید که مثبت باشید، شما میتوانید به خود ایمان داشته باشید که با مهارتهایی که دارید میتوانید پیروز شوید. بر همین اساس تمامی سعی خود را خواهید کرد تا قابلیتهایی که دارید را کشف و ظاهر کنید.
هر چه در اندیشه داری هستی؟
نورمن وینسنت پیل میگوید:” شما چیزی نیستید که فکر میکنید، آنگونه که فکر میکنید هستید”. شاید شنیده باشید که انسان را در برخی از موارد حیوان ناطق میخوانند. ناطق یعنی صاحب منطق و تفکر، و شاخصه انسانیت ما اندیشهگری و تفکر است. این موارد در زندگی ما دارای ارزش بنایی بالایی هستند. فکرهای انسان را میتوان همانند دانهای در نظر گرفت که با جوانه زدن قادر هستند نتیجهای متناسب همانند خود بار بیاورد. در واقع اندیشه موردی خدادادی در وجود ما است. بر همین اساس در احادیث دینی یک ساعت تفکر را مساوی با سالها عبادت دانستهاند. همین باعث میشود تا با بزرگی تفکر آشنا شویم. این را زمانی میتوانیم بفهمیم که در مورد چیزی به تفکر بپردازیم.
قدرت ضمیر ناخودآگاه در موفقیت
ذهن انسان دارای دو قسمت خودآگاه و ناخودآگاه است. این دو قسمت با ایجاد اشتیاق برای رسیدن به موفقیت، فرد را در جهت انجام کارها و فکر کردن به مواردی ترغیب میکنند که وی را به هدف خود نزدیکتر سازد. در ادامه به بررسی دقیقتر تاثیر ضمیر ناخودآگاه در کسب موفقیت میپردازیم.
تاثیر ضمیر خودآگاه در موفقیت
به حالت ذهنی که هوشیار است ضمیر خودآگاه میگویند. این قسمت دارای اراده، حافظه، درک و تصور است. میزان هوشیاری شما و اطلاع از موقعیتها و اطلاعات مختلف میتواند تاثیر زیادی در رسیدن شما به موفقیت داشته باشد. کنترل این قسمت به دست افراد میباشد بنابراین قدم گذاشتن در راه موفقیت و یا نه پا پس کشیدن در راه موفقیت مربوط به این قسمت میباشد.
ارتباط ذهن خودآگاه با موفقیت
به حالتی که قسمت عمیقتر ذهن است، ذهن خودآگاه گویند، که به صورت عادی غیر قابل دسترسی است. اما، در واقع تنها 5 درصد کنترل درک و رفتار ما را میتواند داشته باشد. ذهن ناخودآگاه تقریبا 95 درصد از درک و رفتارهای ما را در کنترل دارد. یعنی میتوان گفت در صورت یک میلیون بودن قدرت ذهن خودآگاه، قدرت ناخودآگاه یک میلیون است. این قسمت از مغز ما تمامی عملهای خود به خودی چون ضربان قلب، حرارت بدن و … را کنترل میکند. همچنین ضمیر ناخودآگاه ما منبع اطلاعاتی کامل است که از تشکیل مغز از منابع متعدد توسط حواس ما دریافت شده است. هر چیزی که فکر بکنید از فکر، عادات، تجربهها و … در ذهن ناخودآگاه ذخیره شدهاند.
روانشناس اتریشی کارل گوستاو در مورد ذهن ناخودآگاه میگوید:” من معتقد به جمعی بودن ذهن ناخودآگاه نیز هستم. یعنی، منبع تمام خاطرات اجدادی و کهن بشر است. همین ذهن ناخودآگاه فردی از این مخزن یعنی جمعی اطلاعات دریافت میکند. در برخی از مواقع این مورد را نیز الهام مینامند”.
ضمیر ناخودآگاه هر چیزی را باور میکند
برایس ماردن میگوید:” امروزه کمتر کسی به پرورش تفکر خود میپردازد. با این حال پیامهای این موارد میتواند مادامالعمر باشد. باز هم با این اساس و مهم بودن کمتر افرادی وجود دارند که به رعایت آن میپردازند تا افکار خود را هدایت کرده و مسیرهای مناسب را برای خود پیدا کنند. بیشتر افراد خود را به دست امواج میسپارند و بر این باورند که شانس تنها راه است”.
ذهن ناخودآگاه تمام تفکرها را به ذهن هوشیار و ناخودآگاه دریافت میکند و به سرعت میپذیرید، یعنی به نوعی زود باور است. ذهن ناخودآگاه تنها آنها را پذیرفته و تثبیت میکند و توان این را ندارد که خوب را از بد و یا تخیلی بودن جدا کند. ذهن ناخودآگاه بدون قدرت در برابر ارزیابی، تمام موارد را پذیرا است. بر همین اساس آن باورهایی که دارای تکرار بیشتر هستند و با احساسات تقویت میشوند با کمی زمان به باورهای غلط در ناخودآگاه تبدیل شده و سرنوشت ما را ایجاد میکنند. یعنی ناخودآگاه دارای چنان قدرتی است که هر چیز تثبیت شده در خود را در جهان به واقعیت تبدیل میکند. این موضوع به صورت علمی ثابت شده است بنابراین با توجه به این اثبات میتوان به تاثیر قانون جذب در زندگی پی برد.
کنترل ضمیر ناخودآگاه
جمله زیبایی از ویلیام جیمز است که میگوید: “یکی از بزرگترین کشفیات در نسل من این است که هر انسانی میتواند با تغییر طرز تفکر زندگی خود را نیز تغییر دهد”. خود بگویید؛ دوست دارید ذهنتان همانند اربابی بی رحم باشد یا نه یک خدمتکار عالی؟ واقعا اصلا فکر کردهاید که ذهن شما را کنترل میکند یا نه برعکس؟ ذهن خودآگاه هر کسی میتواند کاملا خودکار کنترل شود و یا نه توسط خود فرد. اما کدام یک بهتر است؟ اصلا میدانستید که در طول روز بیش از 6 هزار فکر چه به صورت غلط و یا درست از ذهن ما عبور میکند؟
ذهن شما در صورت کنترل شدن به صورت خودکار تحت تاثیر هر تفکر که از محیط میگیرد قرار خواهد گرفت. اما این به ضرر هر کسی است و میتواند سرنوشت وی را به نابودی بکشاند. چرا که، این شصت هزار تفکری که روزانه از ذهن عبور میکنند بیشتر منفی بوده و به این صورت وارد ذهن ناخودآگاه میشود. اما نه اگر خود کنترل ذهن را در دست داشته باشیم و بتوانیم افکارهای دریافتی را با عقل و منطق انتخاب کنیم، تنها موارد مثبت را پذیرفته و در ذهن ناخودآگاه ذخیره میکنیم. که با تکرار و تلقین ثبت شده و میتواند باعث بهبود زندگی ما شود.
تظاهر به موفقیت
ذهن ناخودآگاه همانطور که بیان شد زود باور است و نمیتواند تخیل را از واقعیت تشخیص دهد. یعنی شما هر چه را در باور داشته باشید انگار که در دنیای واقعی دارید. این میتواند بسیار عالی باشد تا در جهت رسیدن به هدفها و موفقیت استفاده کنیم. خود کمی فکر کنید. حال که این گونه است پس بهتر است خود را به صورت شاد، سلامت، ثروتمند و … تصور کنیم. چیزی بهتر از این راه در رسیدن به هدفها واقعا موثر نمیباشد. به این صورت باشید که هر چه خواستید تحقق یافته است. پس همین حالا به اهدافی که میخواهید برسید فکر کنید و به این صورت باشید که بعد از تحقیق یافتن چگونه هستید.
نقش شما در زندگی چیست؟
برای اینکه بدانید چه جور آدمی با چه تفکری هستید و میخواهید چگونه باشید، بهتر است زندگی خود را به یک فیلم تشبیه کنید. ببینید آیا نقش خوبی را برای بازی کردن انتخاب کردهاید؟ شاید شما در نقش سیاهی لشکر قرار دارید. اما، بهتر است در نقش قهرمان فیلم بازی کنید. این چنین نیست؟ از همین الان شروع کنید و به عنوان نویسنده بهترین نقش را برای خود بنویسید. بهتر است خود فیلم نامه تهیه کنید تا به اجبار در فیلم دیگران بازی کنید. چرا که مطمئنا افراد دیگر بهترین نقش را به شما نمیدهند.
به دلخواه سناریو زندگی را بنویسید
جیم ران میگوید:” برای زندگی خود برنامه داشته باشید. در غیر این صورت، به احتمال زیاد جزوی از بازیگران در زندگی کسی خواهید شد. پس مطمئنا قابل حدس است که دیگران برنامهای خاص برای شما ندارند”. در چه رده و سنی هستید فرقی ندارد و بهتر است از همین الان برای چند سال آینده هدف و کارهای ضروری را بنویسید و مشخص کنید. از همین الان اقدام کنید و سناریوی زندگی خود را با داشتن بهترین نقش برای خود تهیه کنید. واقعا چه شخصیتی را دوست دارید؟ مثبت یا منفی؟ دوست دارید به دنبال رویاهای خود بروید و یا نه میخواهید آنها را به دست شانس بسپارید؟ هر موردی که مد نظر دارید را توسط تمامی اعضای حسی چون بینایی، لامسه، شنوایی و … درک کرده و با جزئیات بیان کنید تا کائنات در راه رسیدن به این موارد شما را یاری کنند. هر چه در ذهن و توان دارید برای بهتر شدن این سناریو انجام دهید و در حین تمام شدن در آن لحظه بازی خود را شروع کنید.
به پیشواز موفقیت بروید
بنجامین دیزرائیلی میگوید:” ذهنتان را به اندیشههای بزرگ عادت دهید. باور داشتن به قهرمانی، قهرمانی را به همراه خواهد داشت.” زمانی شما از بیشترین قدرت ضمیر ناخودآگاه استفاده میکنید که به بازی کردن در نقش دلخواه میپردازید. همانطور که گفتیم ضمیر ناخودآگاه زودباور است و بسیار سریع تحت تاثیر قرار میگیرد. یعنی اگر در میان عقل و احساس مبارزه پیش بیاید، مطمئنا احساس پیروز میشود. پس نمیتوان گفت تنها شما با تلقین و استفاده از جملات مثبت پیروز میشوید. باید برای پیروزی حتمی احساس را نیز به کار بگیرید.
بهترین راه حل استفاده از کودک درون با چهره احساسی و خیال پرداز با هیجان میباشد که در وجود ما قرار دارد. شما باید تلقین کنید که به موفقیت رسیدهاید و در این زمان چه احساسی دارید را شبیه سازی کنید. در هنگام بازی کردن در نقش قهرمان به قدری در آن غرق شوید تا بتوانید با هم یکی شوید. بدین ترتیب، در کمترین زمان میتوانید به هدفهای خود برسید. این کار را حداقل به مدت 3 الی 4 ماه انجام دهید و مطمئن باشید چیزی از دست نخواهید داد. ایمان داشته باشید که موفقیت را بدست میآورید.