عشق چیست؟ عشق شامل طیف وسیعی از حالتهای احساسی، علاقهای لطیف یا جاذبهای شدید است. عشق یک عادت خوب است که باعث محبوبیت بین فرد در افراد دیگر و یا هر چیزی میشود، که به سادهترین شکل باعث لذت میشود. معمولاً عشق به احساس جذابیت و دلبستگی عاطفی اشاره دارد. به نوعی میتوان گفت، عشق به مادر با عشق به همسر متفاوت است و این با عشق به غذا تفاوت دارد. عشق فضیلتی به حساب میآید که نشانگر مهربانی، دلسوزی و محبت انسان است، و یکی از مهمترین موارد در جهان هستی میباشد. تا جایی که عشق از نظر نویسندههای مشهور دنیا نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
تعریف نویسندگان مشهور دنیا از عشق
در واقع، عشق به دو صورت معنوی و شهوانی موجود است، که ممکن است در فرد به صورت جدا و یا حتی با هم ظاهر شوند. اگر شما عشق به کاری را داشته باشید، بهتر است بدانید که مطمئنا به آن خواهید رسید و موفقیت در زندگی را برای خود رقم میزنید. با داشتن عشق به کاری خاص بهتر و سریعتر از انتظار پیش میروید و خستگی برای آن نخواهید داشت و روز به روز بیشتر به آن علاقمند میشوید. عشق را نمیتوان فقط رمانتیک و جنسی دانست و نظریه مثلثی عشق نشان میدهد صمیمیت، اشتیاق و تعهد مؤلفه های اصلی عشق هستند. عشق یکی از فاکتورهای مهم زندگی انسان است. همانطور که هدف در زندگی از نظر متفکران بزرگ جهان مورد بررسی قرار گرفته، عشق نیز به اندازهای اهمیت دارد که توسط مشهورترین نویسندگان مورد بررسی قرار گرفته است.
عشق تنها کلمهای است که بر زبان همه میآید و برایشان خوشایند است و این کوچک و بزرگ ندارد. عشق نه تنها امروزه، بلکه در دوران قدیم و افسانهها و داستانها یعنی از زمانی که نوشتن ابداع شد نیز بیان و نام برده شده است. اگر کمی تحقیق داشته باشید، خواهید فهمید که درباره عشق، کتاب و شعرهای بسیاری ارائه شده است. در گذشته بیشتر از دیدگاه آسمانی به عشق پرداختهاند. اما، نمیتوان گفت که عشق زمینی اثر کمتری را بر روی زندگی بشر دارد. یعنی به نوعی در زندگی بشر بسیار تاثیر پر رنگی دارد. در ادامه ما به مطالعه نظرات نویسندههای مشهور درباره عشق پرداختهایم تا با عشق بهتر آشنا شویم.
1. جان گری (John Gray)، نویسنده کتاب مردان مریخی زنان ونوسی
همیشه به دنبال کارهایی که مولد عشق هستند میروم و آنها را در اولویت قرار میدهم. این باعث میشود که زندگی خود را از عشق لبریز کنم. کارهایی در زندگی وجود دارد که شاید از نظر شما بی اهمیت و کوچک باشند. اما همین موارد است که در زندگی زناشویی باعث میشود به موارد بزرگ و مهم دست یابیم و یکی از راههای داشتن زندگی زناشویی سالم و پایدار نیز همین میباشد، این را خود من به عنوان تجربه بارها آموختهام. من به عنوان همسر، خود دارای آداب عاشقانه خاصی هستم. ما به کارهای کوچک میپردازیم که افراد دیگر را به تحسین و تشویق وا میدارد. مثلا من با این که چند سال از ازدواجمان میگذرد باز هم با چند شاخه گل به خانه نزد همسرم باز میگردم و زمانی را که به فرزندان خود اختصاص میدهم را متعلق به آنها میدانم. برای همین به بازی کردن با آنها پرداخته و چیزی باعث به وقفه انداختن آن نمیشود. شاید این کارها ساده باشند ولی همین کارهای به ظاهر ساده باعث زنده نگه داشتن شور و اشتیاق میشوند.
2. لئو بوسکالیا (Leo Buscaglia)، نویسنده کتاب زندگی، عشق و دیگر هیچ
عشق در هر انسانی وجود دارد. در حقیقت عشق ورزیدن روند متوالی و پیوسته از خلق عشق بر پایههایی است که از آغاز در درون ما وجود داشته و بنا شده است. عشق در لحظه از زندگی ما دارای مرحلهای متفاوت از رشد است. شاید شما عشق ورزیدن را آسان بدانید. اما، عشق بدون چشم داشت و ناب کار هر انسانی نمیباشد و عده کمی از عهده آن بر میآیند. عشق راستین نیازی به تصاحب ندارد. معشوق در عشق راستین رهاست و دارای مهرورزی و بدون توقع است. اگر شما در عشق ورزیدن توقع داشته باشید به ناامیدی محکوم میشوید. چرا که، کاملا بدون امکان است تا فردی بدون در نظر گرفتن میزان عشق و از خودگذشتگی بتواند پاسخگوی تمام نیازهای ما آدمها باشد.
3. شاکتی گواین (Shakti Gawain)، نویسنده کتاب راه تحول
هر کسی برای شعلهور کردن آتش عشق در زندگی باید از عشق ورزیدن به خود کارش را شروع کند. هیچ کس کامل نیست و هر فردی ممکن است در خود مواردی را دوست نداشته باشد و کاستیهایی داشته باشد. شما باید با تمامی این موارد خود را دوست داشته باشید. با این کار و در عمل میتوانید شکوفا شدن عشق در درون و پیرامون خود را ببینید. ما در این دنیا باید هر دو عشق معنوی با تمام نیکخواهیهای پیرامونش و عشق انسانی را با تمام نیازها، آرزوها و پستی و بلندیهایش بیاموزیم.
4. دیپاک چوپرا (Deepak Chopra)، نویسنده کتاب جاده عشق
عشق از نظر نویسندههای مشهور دنیا همچون دیپاک چوپرا به این شکل است که هر کاری که در زندگی انجام میدهیم در طلب عشق است. در واقع عشق خداست و تجربه مقدسات است. هر کاری چه بزرگ و چه کوچک نیازمند انگیزه است تا به صورت کامل انجام شود. عشق همان انگیزه است و میتواند محرکی برای رسیدن به آن باشد. فردی در جمعی گفته بود:” کسانی که به دنبال جایزه نوبل هستند، عشق را میجویند. مگر نه جایزه تنها بهانه است”. زمانی شما عشق را به زندگی خود دعوت کرده و به صورت داوطلب زندگی خود را پر از عشق میکنید، قادر خواهید بود معجزههایی دوست داشتنی را در زندگی خود ببینید. شما با این کار خواهید دید زندگی درونی و بیرونیتان دارای اتفاقات ناممکن میشود. چرا که زندگی شما به مظهری از عشق تبدیل شده است. اگر به دنبال عشق باشید تمامی موارد خوب به زندگی شما وارد میشوند.
5. بتی جین ادی(Betty Eadie)، نویسنده کتاب در آغوش نور
اطراف و پیرامون هریک از ما دارای معجزات و عشقهای فراوانی است که اگر در آنها غرق شویم باعث میشود دارای عشق بیشتری در زندگی میباشیم. توانایی عشق ورزیدن ما میتواند بیشتر باشد و این زمانی امکانپذیر است که بیشتر عشق بورزیم. اگر ما به سمت جهان و افراد عشق بورزیم مانند بومرنگ (وسیله ای برای ورزش و شکار که بعد از پرتاب به سمت پرتاب کننده برمی گردد.) این عشق طبق قانون جذب به ما باز میگردد. از راههای موثر که همیشه جواب میدهد این است که در هر موقعیتی خود را به جای طرف مقابل قرار دهیم. برخی از اوقات تغییر نقش داده و بپرسید: “چه واکنشی را در این شرایط دوست دارم” حالا این واکنش را نشان دهید و مطمئن باشید که روشی کاملا اساسی است.
6. جک کنفیلد (Jack Canfield)، نویسنده کتاب سوپ جوجه برای تقویت روح
گوش دادن به صدای قلب خود برای هر کسی که به دنبال عشق است ضروری است و باید زمانی را به این اختصاص داد. چرا که، قلب ما منبع ارتباط و نزدیکی با کل زندگی است و زندگی یعنی عشق. عشق همانند نیروی جاذبه زمین واقعی و مملوس است و تمام وجود ما را فرا گرفته است، این واقعا ویژگی شگفتانگیز برای عشق است. اما با وجود همه اینها باز همه در برخی از زمانها عشق را فراموش و اهمیت چندانی به آن نمیدهیم. این واقعیت آغاز عشق است و چیزی که رضایت ما را در بر دارد وضعیت قلب، درون و احوال ماست، نه دارایی و کارهای ما. در هنگام پایان زندگی این سوال را از خود میپرسیم که آیا به خوبی عشق ورزیدهایم؟ آیا به جهان و مردم اطراف عشق داشتهایم؟ این مهم است و نباید کاری کنیم که بعدها پشیمانی داشته باشد.
7. لوئیز ال. هی (Louise Hay)، نویسنده کتاب شفای زندگی
من کسی بودم که از رنج و غم سرشار بودم. کسی که تا به حال نتوانسته بود طعم عشق را بچشد و برای خود دل میسوزاندم. من کسی بودم که عشق را نمیشناخت و فکر میکردم باید برای پیدا کردن آن را در وجود خود جست و جو کنم. اما، طولی نکشید که متوجه اشتباه خود شدم و به معنی واقعی عشق پی بردم تا این جستجو را کنار بگذارم. همه باید بدانیم که عشق تنها یه یک چیز ختم میشود و آن هم عشق ورزیدن به خود است. ما باید از خود شروع کنیم. چون اگر خود را دوست نداشته باشیم و از خود بیزار باشیم دیگر انتظار برای دوست داشتن و عشق دیگران برایمان مفهومی نخواهد داشت. اگر کسی در اطراف ما به عنوان دوست و… باشد و ما هر چه قدر هم به او عشق بورزیم در حالی که او به خود عشق نمیورزد، فایدهای نخواهد داشت. زیرا، این افراد در درون به خود عشقی ندارند.
این موضوع نه تنها برای عشق بلکه در موارد دیگری نیز صدق میکند، برای مثال شما برای ایجاد انگیزه در دیگران به تنهایی موفق به رسیدن به این هدف نمیشوید. بلکه باید خود افراد نیز در درون خود نشانهای از اشتیاق به داشتن انگیزه داشته باشند تا تلاشهای شما نیز ثمربخش باشد. عشق از نظر نویسندههای مشهور دنیا دارای تعاریف و مفاهیم گوناگونی میباشد که در ادامه به بررسی بیشتر این موارد میپردازیم.
8. اندرو ویل (Andrew Weil)، نویسنده کتاب سلامت طبیعی، داروهای طبیعی
نظر اندرو ویل درباره عشق این است که، برای عاشق شدن باید حسی که در درون خود داریم را کامل و بدون تغییر بر چیزی و یا کسی در بیرون که میخواهیم انتقال دهیم. اگر فردی بتواند این را درک کند که عشق از درون نشات میگیرد، همیشه راهی برای برقراری ارتباط با این منبع درونی خواهد داشت. عشق را میتوان تنها منبع آرامش دانست. عشق دارای نیروی چندان قوی است که قادر به شفای شگفت انگیز جسم و ذهن و معنویت باشد. ما باید برای کامل شدن تمامی تلاش خود را در این راستا داشته باشیم.
9. رابی هارولد کوشنر(Robbie Harold Kushner)، کتاب چرا اتفاقات بد برای آدمهای خوب میافتد؟
عقیده من بر این است که پایه و اساس در زندگی زناشویی ماجراهای عاشقانه نیست. برعکس باید این واقعیت را قبول کنیم که هر کسی دارای عادات و رفتارهایی است که باعث میشود همسرش عصبانی شود. افراد باید کاستی و عیبهای هم را قبول داشته باشند و در برخی از مواقع بخشش را به کار برند. زمانی در زندگی زناشویی عصبانی میشوم تنها امیدی که دارم این است که همسرم من را به عنوان واقعی نپذیرد و نبیند. امیدوارم همسرم من را به عنوان یک حالت بدخلقی گذرا ببیند.
10. جان ولوود (John Woodward)، نویسنده کتاب عشق و روابط موهوم
اگر میخواهید به کسی عشق بورزید کمی صبر کنید و به این فرد اجازه دهید تا خودش باشد، نه آن کسی که ما میپسندیم. برای داشتن عشق واقعی تنها یک چیز مهم است و آن هم این است که نباید انسانها را به خاطر ظاهر و شخصیت دوست داشته باشیم. بلکه دوست داشتن وجود و هستی آدمهاست.
11. ماریان ویلیامسون (Marianne Williamson)، نویسنده کتاب بازگشت به عشق
نظر ماریان ویلیامسون درباره عشق در رابطه با موضوع عشق از نظر نویسندههای مشهور دنیا: “همیشه این سوال را از خود بپرسید که آیا روح عشق بر تفکر و اندیشههای شما حاکمیت دارد یا نه؟ اگر جواب مثبت بود، پس انسانی بزرگ، مهربان و بخشنده هستید. همیشه انسانی باشید که حمایت را به جای تمسخر کردن دیگران داشته باشد و محکوم کردن افراد را کنار بگذارید. همان فردی شوید که به جای ترس داشتن به عشق ورزیدن اقدام میکند و به جای حمله میبخشد”.
12. جان رابینز (John Robbins)، نویسنده کتاب انقلاب غذایی
برای داشتن عشق کامل بهتر است به هر چیزی که در دسترس داریم عشق داشته باشیم و تمامی توان عشق خود را به یک چیز و یا فرد اختصاص ندهیم. به نوعی میتوان گفت گزینش نکردن معشوق تنها کلید عشق است. به هر کسی که در مقابلتان قرار گرفته است عشق بورزید و دروازههای قلب خود را جهت رسیدن به یک کمال مطلوب به روی مخالفان نبندید. عشق تنها به افراد آشنا ختم نمیشود. شما حتی قادر هستید به افرادی که ندیده و نمیشناسید نیز عشق بورزید.
13. ریچارد کارلسون (Richard Carlson)، نویسنده کتاب از کاه کوه نسازید
هر زندگی دارای لحظات دشوار و مشکلات بسیاری است. اگر شما تمایل به پاسخگویی عاشقانه در این لحظهها باشید و در فضایی عاشقانه بمانید، زندگی عاشقانه خود را به معنی واقعی رشد میدهید و موفقیت خود را نیز دوچندان میکنید. این اصلا دشوار نیست که ما در زمانهای عادی و زمانهایی که دیگران به ما عشق میورزند و محبت دارند عاشق بمانیم. مهم این است تا در زمانهایی که افراد بر خلاف شما هستند و به نوعی عیبهایتان را بازگو میکنند، آنها را دوست داشته باشید.
14. برنی سیگل (Bernie SiegEl)، نویسنده کتاب عشق، طب، معجزه
عشق ورزیدن و عاشق ماندن کار هر کسی نیست. این مورد زمانی دشوار است که افراد کودک درون خود را سرکوب و بازیهای کودکانه را فراموش کنند. چرا که، در این مواقع چیزی که احتمال بالایی دارد دشمنی و کینه در این افراد است. باید همیشه همراه خود عشق و بازی داشته باشید. خنده است که باعث میشود کودک درون خود را نشان دهیم و رنجشهایی که از هم داریم را پراکنده کنیم. این همان چیزی است که عشق ورزیدن را راحتتر میکند.
15. استفان کاوی (Stephen Covey)، نویسنده کتاب هفت عادت مردمان مؤثر
رفتارهای زیادی در زندگی داریم. بهتر است بالاترین رفتار خود را به عشق در زندگی اختصاص دهیم. سرلوحه زندگی خود را به پرورش عشق اختصاص دهید. برای داشتن قدرت بیان عشق باید به جذب نیروی الهی خداوند به سمت خود بپردازید. عشق یک فعل است نه یک اسم، یعنی باید انجام دهید و نوعی از خود گذشتگی است.
16. بری نیل کافمن (Barry Neil Kaufman)، نویسنده کتاب خوشبختی یک انتخاب است
نظر بری نیل کافمن درباره عشق، تعریف سادهای از عشق به مغز من خطور پیدا کرده است. این تعریف را در انواع جنبههای زندگی خود امتحان کردهام که دارای اثر بخشی باور نکردنی است. تعریفی که من برای عشق دارم سه لایه عشق، پذیرفتن و قضاوت نکردن دارد. عشق تنها به معنی دوست داشتن نیست. عشق یعنی بهترین مواردی را که برای خود میخواهید برای دیگران هم بخواهید. عشق یعنی به افراد کمک کنید تا بر ظرفیتهای خودآگاه باشند و برای آنها کاری مفید انجام دهید. چیزی که باید برای عشق ورزیدن و قبل از آن در خود داشته باشیم، شامانی در درون است. در غیر این صورت، کسی دوستمان نخواهد داشت. بعد از ایجاد خوشحالی در زندگی است که قادر خواهیم بود قلب خود را به سمت عشق و محبت باز کنیم.
17. ساماهیرا لایت کافمن (Samahira Light Kaufman)، نویسنده کتاب موافقتنامه والدین: عشق، هدایت، رها کردن
اولین کار مفیدی که من انجام دادم این بود که از انتقاد و قضاوت در مورد ویژگیهای منفی خود دست برداشتم. با این کار من توانستم خود را همان طوری که هستم قبول و دوست داشته باشم. بنابراین، نیازی به تغییر دادن خصوصیات درونی نخواهم دید. این واقعیت است که اگر هر کسی این ویژگیها را بپذیرد خود به خود دارای دگرگونی شود. من تمام این کارها را تنها برای ایجاد نگرش عاشقانه برای خود و دیگران انجام دادم. این تنها هدف من در زندگی است. زیرا برنده کسی است که بتواند با تمام توان عشق بورزد.
18. ناتانیل براندن (Nathaniel Branden)، نویسنده کتاب روانشناسی حرمت نفس
چه راهی را برای آوردن عشق به زندگی انتخاب میکنید؟ به نظر من بهترین کار این است تا به صورت فراوان تمرکز خود را به چیزی معطوف کنیم که برای ما از هر چیزی مهم و با اهمیتتر است. برای من چیزی مهمتر از خانواده و کار وجود ندارد. اینها تنها موارد با اهمیت من در زندگی هستند که باید هر چه انرژی دارم را به آنها اختصاص دهم. من کسی هستم که بیشترین زمان را صرف اندیشیدن به مواردی میکنم که به آن عشق میورزم. من میدانم در این دنیا چه چیزی برای من لذتبخش است. من موارد خوب را در زندگی به صورت عادی فرض نمیکنم.
19. شارون سالزبرگ (Sharon Salzberg)، نویسنده کتاب مهرورزی عاشقانه
بودا بر این باور بود که ترس انسان را از تفکر و اندیشیدن باز میدارد. کسی که با ترس زندگی میکند یعنی در وضعیت انجماد است. از این رو بودا به آموزش عشق میپرداخت. زیرا عشق را به عنوان پادزهری برای مقابله با ترس میدانست. چیزی که ما را اذیت میکند ترس، گناه و داوریهای خودمان است. در بودا گناه به معنی تنفر داشتن از خود است. با این مورد شما زندگی نمیکنید و برای شروع زندگی تازه باید به این موارد پایان دهید و این همان قدرت عشق است.
با توجه به اینکه در آیینهایی همچون بودا، عشق دارای اهمیت زیادی میباشد بنابراین عشق از نظر نویسندهای مشهور دنیا که پیرو این آیین هستند بسیار مورد بررسی قرار گرفته است. تعاریف و دیدگاههای مختلفی در رابطه با عشق در کتابها و نشریات ارائه شده است.
20. بنجامین شیلد (Benjamin Shield)، نویسنده کتاب راهنمای دل: سخنی در باب عشق
تمامی تلاش من تمرکز بر جنبههایی است که باعث پرورش عشق در وجود من میشود. همان جنبههایی که باعث از بین رفتن خودخواهی و غرور من میشود. همانهایی که باعث شده است ناراحتی و غم و غصه از یاد من فراموش شود. شاید برخی بر این باور باشند تنها کار برای خلاصی از این موارد خلوت کردن در صومعه است. اما این تنها کلاه گذاشتن بر سر خود است و شما باید به دنبال همان راه و ارتباط در این زندگی باشید تا باعث ارتباط با دنیای عشق شود. این میتواند برای هر کسی متفاوت باشد. برای من گوش دادن به موسیقی و نوازش کردن گربه باعث غرق شدنم میشود تا به سوی عشق کشانده شوم.
21. جوان بوریسنکو (Joan Borysenko)، نویسنده کتاب زندگی یک زن
من بر این باورم که هر نقطه از زندگی حتی مواقع تاریکی درسهایی برای تجربه کردن وجود دارد. میتوان خشم را در این مورد مثال بزنیم. خشم میتواند معلم بزرگی باشد تا با تجربه از آن دریافت عشق را یاد بگیریم. چرا که، خشم واکنشی خالص است که با صدای خود میگوید: “موردی از پایه خراب است. درست است این پیام کمی ناراحت کننده است. اما، در عوض ساده و روشن است”.
22. هارویل هندریکس (Harville Hendrix)، نویسنده کتاب عشق شفابخش
در مواقعی ما چنان مغرور میشویم که میگوییم راه درست راه ماست. اما باید بدانید که در عشق ورزیدن باید این مورد را کنار بگذاریم. درک کردن بر منطق حاکم ذهن مخاطب موردی عالی است. باید بتوانیم با جایگذاری خود به عنوان او، احساساتش را تجربه کنیم. اگر ما بتوانیم توقعات را دور بیندازیم و به صورت متفاوت دیگران را بفهمیم عشق واقعی ما آغاز میشود. این همان عشق پایدار است.
23. اریک فروم (Erich Fromm)، نویسنده کتاب هنر عشق ورزیدن
تمامی انسانها بخشی از یک وجود واحد هستند. همه از نظر ذات و جوهر یکسان هستند. فرقی در بین ما وجود ندارد که بگوییم به چه کسی عشق میورزیم. چیزی که در این موارد مهم است همواره عشق ورزیدن است.
عشق از نظر نویسندههای مشهور دنیا و بزرگان عرصه شعر و ادب در این مقاله از سایت آکادمی موفقیت 98 مورد بررسی قرار گرفت. عشق همچون هدف، انگیزه، موفقیت و … از اهمیت زیادی برخوردار است و بدون عشق امکان زندگی کردن وجود ندارد بنابراین باید این مولفه مهم را در زندگی همواره مورد توجه قرار دهید.