چگونه میتوانم هدف واقعی خود را کشف کنم؟ این سوالی است که برای اکثر ما پیش میآید که در این رابطه میتوان کشف هدف واقعی با طرح چند سوال را در نظر داشت. جواب چگونه هدف خود را پیدا کنم بسیار ساده است، اما در وجود انسان ریشه دارد. زیرا انسان تنها وقتی میتواند معنادارانه زندگی کند که بتواند هدف وجود خود را کشف و تحقق بخشد! بسیاری از افراد خود را گرفتار زندگی روزمره میکنند. این افراد خود را محدود خواستههای شغلی، حمایت از خانواده یا وضعیت اقتصادی و زندگی میکنند. برخی از زمانها در مورد آینده کامیابی و آزادی فکر میکنیم. در حالی که برخی هم اکنون ترقی را هدف میدانند. اما، بالاخره هدف زندگی شما چیست و چگونه باید آن را پیدا کنید؟
برای کشف هدف واقعی چه باید کرد؟
شما واقعا یک هدف دارید. همانطور که کریستین کوین تاسکت (Christine Quintasket) میگوید:”همه چیز بر روی زمین یک هدف دارد، هر بیماری گیاهی برای درمان دارد و هر فرد یک مأموریت دارد”. متاسفانه بیشتر مردم مطمئن نیستند که هدف آنها چیست. این در حالی است که حتی، بسیاری از آنها سعی میکنند به آن بخندند، تا حدودی که با حالت رقت انگیزی میگویند:” نمیدانم وقتی بزرگ شدم چه کار کنم” ، “یک روز دیگر یک دلار دیگر” و بسیاری از سوالات دیگر. اگر چنین چیزی برای شما هم ایجاد شده است . این مطلب از آکادمی 98 در رابطه با این موضوع یک خبر خوب و بد برای شما دارد. اول، خبر بد.
عدم اطلاع از هدف واقعی
اگر هدف خود را نمیدانید، مشکلات زیادی خواهید داشت و ممکن است مشکلات زیادی ایجاد کنید چرا که هدف در زندگی از نظر متفکران بزرگ جهان مهمترین عامل زندگی یک شخص است. بدون هدف مشخص احتمالا کارهای اشتباهی در زندگی دنبال خواهید کرد. به عنوان مثال، بعضی از افراد شهرت و ثروت را دنبال میکنند، و فکر میکنند که هدف آنها نیست. اما در واقع این چنین نیست! همانطور که جیم کری ، بازیگر هالیوود میگوید:”من معتقدم که همه باید ثروتمند و موفق شوند تا ببینند که این جواب نمیدهد”. بدون هدف مشخص، در نهایت احساس خالی بودن یا بی تفاوت بودن خواهید کرد. این در حالی است که بی تفاوت بودن به ندرت تفاوت ایجاد میکند.
در مقابل، اگر هدف خود را میدانید و با آن زندگی میکنید، مزایای بسیار خوبی خواهید یافت. همانطور که دکتر برجیس بری بیان میکند:”وقتی با هدف جلو میروید، با سرنوشت برخورد می کنید”. شما تمایل دارید بهترین زندگی را ارائه دهید.
نحوه کشف اهداف واقعی
در اینجا داستانی زیبا در مورد بروس لی وجود دارد که میتواند شما را در پیدا کردن هدف خود یاری کند. یک استاد هنرهای رزمی از بروس لی خواست که همه چیز را در مورد هنرهای رزمی به او یاد دهد. بروس دو فنجان را که هر دو پر از مایع بودند نگه داشت. بروس گفت: “جام اول، نشان دهنده تمام دانش شما در مورد هنرهای رزمی است. جام دوم نشان دهنده تمام دانش من در مورد هنرهای رزمی است. اگر میخواهید لیوان خود را با دانش من پر کنید، ابتدا باید لیوان دانش خود را خالی کنید”.
اگر می خواهید هدف واقعی خود را در زندگی کشف کنید، ابتدا باید ذهن خود را از تمام اهداف نادرستی که به شما آموزش داده شدهاند خالی کنید (از جمله این ایده که ممکن است اصلا هدفی نداشته باشید). بر همین اساس در ادامه به معرفی راههایی برای کشف هدف واقعی با طرح چند سوال میپردازیم تا بتوانید با پاسخ به این سوالات، به کشف اهداف واقعی خود بپردازید.
1. چه کاری باعث ایجاد حس زنده بودن در شما میشود؟
من در مصاحبه کاری حدود چند سال پیش شرکت کردم. در این مصاحبه از من سوالاتی پرسیده شد. یکی از این سوالها این بود که “در چه کاری بهترین هستم؟” یعنی من عاشق چه کاری هستم؟ چه مواردی باعث ایجاد و تقویت حس اعتماد به نفس و عزت نفس در زندگی و وجود من میشود؟
پس، شما هم بهتر است همین الان این سوالات را از خود بپرسید و پاسخها را در ذهن خودتان تصور کنید. آیا مشغول کار کردن در شرکت مورد علاقه خود هستید؟ آیا مشغول کتاب خواندن هستید؟ آیا مشغول تفریح هستید؟ ارائه این توصیفها از لذتهایتان تصویری از زندگی ایدهآل شما است. خود من با توجه به اینکه چه کارهایی برایم معنیدار هستند توانستم هدفم را پیدا کنم. از خود بپرسید در چه کاری بهترین هستید؟ چه کاری را دوست دارید؟
2. تحمل چه سختیهایی را دارید؟
همیشه نمیتوان کاری را لذت بخش دانست. این واقعا حقیقت است و باید قبول داشته باشیم. هر راهی را برای پیدا کردن هدف انتخاب کنید، دارای رنج و سختیهای مخصوص به خود است و شما باید آنها را تحمل کرده و از پا نیفتید. سوالی که باید بپرسید این بوده که تا چه حد تحمل این سختیها را دارید؟
فرقی ندارد که الان کجا هستید و مسیر رسیدن به زندگی لذت بخش شما چیست. برای رسیدن به این زندگی باید زمان صرف کنید و این مهم نیست که تا چه اندازه مسیر را طی کردهاید. مشکلات در هر راهی وجود دارد و این یعنی زندگی. موضوع تلخی که وجود دارد این بوده که هر یک از این مشکلات قسمتی از زمان شما را هدر میدهند.
تاثیر ترس از شکست در کشف هدف واقعی
ترس از شکست میتواند شما را رسیدن به چیزی که تقریبا رسیدهاید باز دارد. شما ممکن است بخواهید به یک ستاره مشهور تبدیل شوید. اما، این مورد زمانی اتفاق میافتد که ترسی از شکست خوردن نداشته باشید. در غیر این صورت باید بدانید موفق نخواهید شد. شاید بخواهید به خواننده معروفی تبدیل شوید اما دوست ندارید که ترانههای خود را در یک جمع بخوانید. پس، بهتر است همین الان گیتار خود را در داخل کمد بگذارید. همیشه فکر کنید که تحمل چه مشکلاتی را دارید و چه نتیجهای شما را راضی میکند.
در رسیدن به هر هدف و کاری باید مواردی را قربانی کنید و هزینه آن را پرداخت کنید. نباید انتظار داشته باشید کار شما همیشه نشاط آور باشید. هیچ فکر کردهاید در رسیدن به هدف خود چه فداکاریهایی را حاضرید تحمل کنید؟ رسیدن به زندگی رویایی به این موارد بستگی دارد که چه مقدار در مقابل سختیها مقاومت دارید و تا چه اندازه امکان پیروز آمدن در میان آنها را دارید.
3. در چه زمانی کودک درون شما گذر زمان را فراموش میکند؟
زمانی که بچه بودم گاهی اوقات به نوشتن شعر و داستان میپرداختم. این به صورتی بود که گاهی تا ساعتها در بیرون از خانه نشسته و به زندگی فکر میکردم و در مورد آن مینوشتم. همین موارد دارای حس خوبی در وجود من میشد. تنها دلیل من خواندن نوشتههایم توسط افراد بود و قصد بر ثابت کردن چیزی نداشتنم تا مشهور شوم. این برای من لذت بخش بود که بنویسم.
اما، با بزرگ شدن نیازهای زیادی در زندگی من وارد شد و بر همین اساس نوشتن را رها کردم. در زمانهایی که ما غرق در باید و نبایدهای اطراف میشویم ارتباط خود را با احساسات و علایق از دست میدهیم. در زندگی سختیها و فشارها بسیار زیاد هستند و همین باعث بیرون راندن کودک درون شما از زندگی میشوند. سعی کنید با فکر کردن به روزهای خوش کودکی به آن زمان برگردید و در راستای کشف هدف واقعی قدم بردارید.
4. در حین نگران نبودن فکرتان به چه سمتی میرود؟
نگرانی یکی از مواردی است که هر انسانی زیاد دچار میشود. چه قادر به کنترل این اتفاقها باشیم و چه نباشیم، همیشه نگران اتفاقات افتاده و میخواهند بیافتند هستیم. اما، بی فایده است چون قادر به تغییر هیچ کدام نیستیم. ترس مانع پیشرفت و حرکت است. ترس فلج کننده است. ترس باعث از بین بردن لذت میشود. در زمانهایی که ذهن توسط اضطراب خسته میشود چارهای جز متوقف کردن کاری که برایمان باقی مانده است نداریم.
در زمان این اتفاقات ذهن با رفتن به سمت فانتزیهای خود احتمالات مختلف را در نظر میگیرد. اگر این بار اتفاق این چنینی برایتان افتاد هر چه در ذهنتان خطور پیدا میکند را یادداشت کنید. آیا شما خود را بهترین ورزشکار دنیا میبینید؟ آیا میخواهید تمامی دنیا را سفر کنید و تجربههای خود را یادداشت کنید؟ این موارد الهامهایی از درونتان هستند که باید به آنها اعتماد داشته باشید.
5. از چه چیزی ترس دارید؟
من از ترس تاریکی، سوسک و … صحبت نمیکنم. منظور من ترس عمیقی است که بر تک تک تصمیمات شما حتی تصمیمات ناخودآگاه تاثیر گذار است. تقریبا همه ما از ناشناختهها ترس داریم و زمانی به صورت دقیقتر بررسی میکنیم، میفهمیم همین ترس مانع لذت بردن ما از زندگی و رسیدن به موفقیت در زندگی میشود. یکی از بزرگترین ترسهای من استفاده نکردن از تمام تواناییهایم در طول زندگی است. یعنی قبل از انجام همین کارهای دوست داشتنی از دنیا بروم. همین باعث ایجاد انگیزه در من میشود تا هدفمند زندگی کرده و استفاده بالایی را تا حد بالا از زندگی داشته باشیم. شما هم میتوانید با پیدا کردن بزرگترین ترس حقیقت را پیدا کنید و به کشف هدف واقعی خود بپردازید.