هر کسی در پی شکوفایی خود است و برای این کار باید از استعدادهای خود تا حد ممکن استفاده کند. با این کار است که میتوان به موفقیت در زندگی دست پیدا کرد. این هم درست و قابل قبول است که در بسیاری از مواقع برای اینکه بخواهیم به مواردی دست پیدا کنیم ممکن است شکست بخوریم، این به نوعی طبیعی است. اما، مورد مهمی که وجود دارد این بوده که بسیاری از افراد خود به کارهایی میپردازند تا علنا شکست بخورند. این افراد را خود تخریب مینامند، و با این اسم شناخته میشوند. این افراد همیشه در حال ساختن دامهایی بوده که در آخر خود در آن گرفتار میشوند. این افراد بزرگترین دشمنان خود هستند. در ادامه شما را با ویژگیهای افراد خود تخریب آشنا میکنیم.
خصوصیات افراد خود تخریب
شاید بگویید افراد خود تخریب باهوش نیستند. برعکس این افراد اکثرا باهوش بوده و این را هم بدانید که خود تخریبی به هوش هیچ ارتباطی ندارد. ولی، خود تخریبها با توجه به باهوش بودن، قسمت کوچکی از فکر خود را برای انجام کاری استفاده میکنند و همین باعث میشود تا تصمیمات را قوی و بدون مشکل انتخاب نکنند و دچار شکست شوند. میتوان گفت افراد خود تخریب اکثر خلاقیت و استعداد خود را برای خنثی سازی فعالیتهای از قبل برنامه ریزی شده و روبرو شدن با شکست میبینند. این را هم بدانید که خودتخریبها افرادی منطقی هستند.
از اولین روانکاو هایی که توانست به وجود تلاشهای خود تخریبی در موقعیتهای بالینی پی ببرد دکتر کارل آبراهام آلمانی بود. در این میان زیگموند فروید نیز ” واکنش منفی نسبت به درمان” را برای این پدیده به کار برده است. با توجه به تحقیقات انجام شده در حین درمان این افراد واکنش عجیب منفی را از خود نشان دادند. خود تخریبی برای حال نیست و به هزاران سال بر میگردد. به صورتی که در ادبیات دینی خود تخریبها را نیروی شیطان مینامند. تمامی خود تخریبها دارای نقطه مشترکی هستند و آن هم این بوده، کارهایی را انجام میدهند که برای خودشان ضرر دارد.
نظریات ساموئل جی وارنر درباره افراد خود تخریب
یکی از روانشناسان بالینی به نام دکتر ساموئل جی. وارنر در مورد خود تخریبی به مدت 15 سال پژوهش انجام داد. ما این مقاله را براساس کتاب دکتر ساموئل جی. وارنر که “خودشکوفایی و خود تخریبی: نیروهای نهفته درونی را شکوفا کنیم” (ترجمه ثریا پاکنظر، انتشارات گام نو) نام دارد، آماده کردهایم. در این مقاله ما مواردی را بیان کردهایم تا بتوانید آنها را در زندگی خود شناسایی برای جلوگیری از خود تخریبی اجتناب کنید. شما خود باید بدانید که خود تخریبی هم مختلف است یعنی شاید ضعیف باشد و شاید نه قوی، پس ممکن است این موارد همه با هم وجود داشته باشد و یا نه. در ادامه برخی از ویژگیهای افراد خود تخریب را خدمت شما عزیزان معرفی میکنیم.
“زندگی به تنهایی درد شما را به همراه خواهد داشت. مسئولیت شما ایجاد شادی است”. میلتون اریکسون
1. افراد خود تخریب دیگران را علت شکست میدانند
نیروی درونی هر کسی در کسب موفقیت و یا شکست دادن فرد بسیار موثر خواهد بود. در این میان، افرادی هستند که وقتی به شکست و دلایل آن در زندگی فکر میکنند از نیروی درونی خود چشمپوشی کرده و آن را در شکست دادن خود بی اثر میدانند. این افراد بسیار زیرک هستند و برای اینکه خود را محکوم نکرده و از زیر بار اشتباهات فرار کنند دلایلی خوب را به نفع خود برای شکستها در زندگی دارند.
برای مثال؛ فردی که جوان و بدون تجربه است و به مدیر عاملی ترفیع پیدا کرده است، برای اینکه به موفقیت خوبی نرسیده است ساز و کارهای اداری غیر قابل نفوذ را مقصر میداند. یا یک هنرمند، رشته هنری خود را مقصر دانسته، یک دانشآموز معلم را مقصر دانسته و … . به نوعی تمامی آنها خود را مقصر هیچ شکستی ندانسته و عوامل بیرونی را دلیل میدانند. در حالی که برعکس اگر به مطالعه عمیقی در زندگی آنها بپردازید میبینید، علت اصلی شکستها آنها از درون خود میباشند.
2. افسردگی و اندوه از نشانههای خود تخریبی است
افراد خود تخریب به این دلیل که دارای شکست و عواملی چون محدودیتهای شغلی و … را در زندگی دارند، احساس اندوه و حقارت میکنند. این موارد مشکلاتی مختلف را برای آنها به دنبال دارد. آنها زمانی که در صدد استفاده از قدرت خلاق خود نباشند دچار اندوه و افسردگی شده و آن را خستگی میدانند. درست است که فرد میخواهد به موفقیت برسد و میل به این کار دارد. اما، در زمانی که باید از قدرت خلاق خود استفاده کند افسرده میشود و انرژی خود را از دست میدهد. افراد خود تخریب راههای ایجاد خوشحالی در زندگی را به روی خود میبندند و دوست دارند دائما در حالت ناراحتی و افسردگی باشند.
3. احساس نیاز به رنج کشیدن در خود تخریبها ایجاد میشود
افراد خود تخریب هیچ فرصتی را برای رسیدن به شکست از دست نمیدهند. یعنی به نوعی نیاز به رنج کشیدن و شکست دارند. شاید این از نظر برخی از شماها عجیب و غیر ممکن است. اما، اگر شما فردی خود تخریب را مشاهده کردید در حین احساس بیچارگی توسط او به چشمانش نگاه کنید. خواهید دید که نگاهش منعکس کننده احساس پیروزی و شادی است. افراد خود تخریب از اینکه به خودشان آسیب برسانند خرسند هستند. در همین زمان که آنها به مجازات خود راضی هستند دچار احساس رنج کشیدن نیز میشوند. همین باعث سادیسم که همان آزار طلبی است میشوند. تمایل به رنج کشیدن یکی از ویژگیهای افراد خود تخریب است که سبب نابودی آنها میشود.
4. به دلیل داشتن نگرش منفی نسبت به استعدادها برعکس آن عمل میکنند
گفتیم افراد خود تخریب به قابلیت و استعدادهایی که دارند اعتماد نداشته و به نوعی نگرش منفی دارند. همین باعث میشود که نتوانند به آنچه میخواهند و باعث پیروزی میشود برسند. این افراد باهوش بوده و هوش کافی برای انجام کارهای مهم را در وجود خودشان دارند، ولی میل به انجام برعکس استعدادها دارند. این افراد در حین انتخاب شغل به سمت مواردی میروند که اصلا علاقهای به آن ندارند. یعنی شغلهایی که بسیار کم استعدادهای آنها را در بر میگیرد.
5. رفتاری کودکانه دارند
رفتار افراد خود تخریب به نوعی بسیار بچگانه و خام است. آنها در خود تصویر و مفهومی دارند که نشان دهنده عدم توانایی برای مسئولیتها است. همین ظاهر بچه گانه باعث میشود از درک مسائل بزرگسالان دور باشند. همین ظاهر باعث میشود تا افرادی را که به آنها وابسته هستند را مایوس کنند. برای مثال؛ فردی که با همسر خود جر و بحث میکند و عصبانی میشود، میخواهد برای رنج دادن همسر از کار کردن دست بکشد. درست است که او به آزار دادن همسر خود دست پیدا میکند ولی همزمان به خود نیز آسیب میزند.
6. برای موفقیتهای خود ارزشی قائل نیستند
افراد خود تخریب در مواقعی کارهایی را انجام میدهند که از نظر افراد مهم و موفقیتآمیز است. اما، این در مورد نظر خودشان برعکس است. مثلا؛ فردی برای اینکه ترفیع بگیرد از تمامی تکنیکهای قابل قبول استفاده میکند. ولی، اینکه او ثمره ترفیع را داشته باشد از نظرش ارزشی ندارد. زیرا او ترجیح به داشتن حرفهای کاملا متفاوت دارد. این حاکی از موفقیت است که برای آنها ارزشی ندارد. این فرد در تمام زندگی اگر بسیاری از این موفقیتها را داشته باشد برایش جز یک شکست معنی نخواهد داشت. آنها هیچگاه به دنبال تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی نیستند، چرا که رسیدن به قلههای بیشتر از موفقیت برای آنها هیچ اهمیتی دارد.
7. تصمیم نادرست در مورد مسائل مهم زندگی
از دیگر ویژگیهای افراد خود تخریب این میباشد که در رابطه با مسائل مهم زندگی تصمیمهای بدی را میگیرند. مثلا؛ فردی خود تخریب به ماموریتی که سالیان طول خواهد کشید و دور از شهرش است فکر میکند و آن را میپذیرد. بعدها معلوم میشود که این سالها برای خودشکوفایی او خوب و اهمیت داشتهاند ولی منطق میگفته که باید در شهر خود بماند. نکته مهمی که جالب است این بوده که این فرد خود تخریب قبل از گرفتن تصمیم که به بیهوده شدن چند سال از زندگیاش منجر میشود هر اطلاعات لازمی را برای داشتن تصمیم درست در دست داشته است. ولی باز به خاطر طرز فکرش تصمیم به گرفتن تصمیم غلط شده است. در این مواقع میتوان یک جمله گفت! شکست در زمینههای کلی و موفقیت در زمینههای جزئی.
8. خود تخریبها در معرض سوء استفاده و خطر قرار میگیرند
افراد خود تخریب بسیار عجیب هستند. به نوعی که همیشه دوست دارند کوچک و در معرض حمله باشند. این افراد با اینکه تجربه قبلی داشتهاند، در مواقعی که میدانند آسیبپذیر هستند و مورد تمسخر قرار میگیرند ظاهری بیچاره به خود میگیرند و در مواقعی که باید از خود ظاهری سیاست و هوشمندانه داشته باشند ظاهری ساده لوح به خود میگیرند. افراد خود تخریب به نوعی افراد دیگر را تحریک به سوء استفاده از خود میکنند. آنها میدانند که این رفتارها ضرر دارد، ولی باز به این رفتار پافشاری و از اینکه مورد سوء استفاده هستند رنج میبرند. این افراد بیشتر دوست دارند تا اشتباهات زبان بدن که منجر به شکست میشود را مورد استفاده قرار دهند تا خود را متضرر کنند.
9. در پول خرج کردن بی احتیاطانه عمل میکنند
بی احتیاط عمل کردن خودتخریبها در مقابل با پول از دیگر موارد میباشد. آنها برای مثال میدانند که با کمی پس انداز کردن پول از حقوق خود زندگی شیرین را خواهد داشت. ولی باز از این کار عاجز بوده و همیشه خود را کوچک طلبکاران میکنند. این افراد بدون در نظر گرفتن شرایط سخت در آینده و یا بروز یک مشکل تمامی پول و هزینه خود را صرف میکنند.
10. خود تخریبها کمالگرا هستند
افراد خود تخریب به سمت کمالگرایی رفته و همین باعث شکست آنها میشود. مثلا یک نقاش چند رنگ را با هم ترکیب کرده ولی کار مهم دیگری انجام نمیدهد. این افراد همیشه کار خود را به تعویق میاندازند. آنها به بهانه کمالگرایی کاملا زیرکانه تمامی انرژی خود را سست میکنند و برای بی نهایت زیبا بودن آثار تلاش میکنند.
11. با فرصت و خوششانسی مشکل دارند
افراد خود تخریب در حین خوششانسی مشکلات زیادی را خواهند داشت. به نوعی زمانی که فرصتی عالی به آنها روی میآورد دچار اضطراب و ترس میشوند. مثلا فردی حسابدار رده بالا بنا به سلسله وقایع پیشبینی نشده درآمدش به صورت ناگهانی افزایش پیدا میکند، چنان دچار اضطراب و وحشت میشود که هرگز به خاطر شکستها این گونه حسی نداشته است.
12. افراد خود تخریب با کار سازنده دچار اضطراب میشوند
افراد خود تخریب در حین انجام کارهای بی اهمیت حسی خوبی دارند که این یکی از مشترکترین ویژگیهای افراد خود تخریب میباشد. ولی در حین انجام کارهای سازنده دچار اضطراب و تنش میشوند. این افراد زمانی که میخواهند دست به انجام کارهای مهم بگیرند علائم اضطراب را در خود ایجاد میکنند.
13. داشتن افراط و تفریط در زمان همرنگی با جماعت
میدانیم که در جامعه بنا به ارزش و فرهنگ باید همرنگ جماعت شد و این را حتما قبول دارید. با توجه به اینکه جوهر زندگی مستلزم آزادی است، این مورد یعنی هم رنگ بودن برای افراد اصیل و متفاوت خطراتی را دارد. افراد از هوش خود برای هر مورد حتی هم رنگ شدن استفاده میکنند. این در حالی است که تا حدی نیاز است. اما، این برای افراد خود تخریب متفاوت است. چرا که، آنها بدون پایه و اساس منطقی با محیط به مخالفت میپردازند. آنها زمانی که واقعیتهایی را از دنیا خارج دارند بیش از انتظار انعطافپذیر خواهند بود. افراد خود تخریب در مواقعی ممکن است از خود نشانههایی را برای مخالفت با همرنگی جماعت در زندگی اجتماعی نشان دهند. آنها به صورت خودکار دارای نیاز افراطی نسبت به همرنگ شدن با جماعت و مخالفت با محیط دارند. این دو مورد با وسواس در مواقعی جای هم را گرفته و بی ثباتی زندگیشان را افزایش میدهند.
14. از خودشکوفایی فراری هستند
افراد خود تخریب از اصلیترین نیازهای بشر که خود شکوفایی و کنجکاوی طبیعی است فراری و روی گردان هستند. آنها اقدام به عقب نشینی حاشیههای هستی خود و حیطههای کماهمیت میکنند. حتی اگر آنها برای رسیدن به موفقیت به این حیطهها نیاز داشته باشند. به نوعی غریزه خود تخریبی دارند. یک فروشنده را که کاملا موفق است در نظر داشته باشید که آرزوی نویسنده شدن دارد. اگر او استعداد نویسنده شدن را هم داشته باشد با اینکه فروشنده موفقی نیز است باز در زندگی شکست خورده است.
15. گریزان بودن از ارزیابی واقعبینانه خود
افراد خود تخریب علاقهای به بررسی زندگی و نگرش واقعی زندگی ندارند و این یکی از برترین ویژگیهای افراد خود تخریب است. آنها احساس نقش بازی کردن و نوعی تهی بودن در خود دارند. آنها وقتی در زندگی با فشار روبرو میشوند برای اینکه به ارزیابی اهداف خود بپردازند تمایلی ندارند. در زمانی که فشار کم میشود یعنی معمولا در زمانی میانسالی که فرد میتواند به موقعیت زندگی خود به اندازه کافی فکر کند به این حقیقت پی میبرد که مسیر زندگی غیر منطقی را در پی دارد. او به این نتیجه میرسد زندگیاش تهی بوده و اگر هم در این مسیر به موفقیتهایی دست پیدا کند زندگیاش باز به شکست منتهی میشود. او در سنین جوانی فشارهای زیادی را منجر شده است و با پیمودن مسیر طولانی در کسب نمادهای موفقیت و امنیت هم موفق بوده، ولی زمانی که اضطراب کمتری پیدا میکند و هوشمندانهتر به زندگی نگاه میکند همین تهی بودن چراغهای ادامه مسیر را خاموش میکند.