بدون خلاقیت، جدا کردن انسان از سایر موجودات دشوار خواهد بود. پس بهتر است خلاق باشیم تا اینکه مانند یک موجود سرگرم کننده عمل کنیم. همه ما میخواهیم خلاق و به نوعی نابغه باشیم و با این اسم خوانده شویم، اما برای این کار باید ابتدا تفکر و عمل خود را همانند نابغهها کنیم. یکی از راههای افزایش خلاقیت، به کار گیری نبوغ در امور است. صرف نظر از حرفه و موقعیت ما، همه در تلاش هستیم تا زندگی و کارهای خود را از طریق ارائه ارزش بی نظیری به جهان غنی سازی کنیم. بسیاری از ما به بزرگترین مبتکران دنیا حسادت میورزیم، آرزو میکنیم مانند آنها فکر و عمل کنیم. اما، چگونه؟ آیا ما میتوانیم همانند آنها فکر و عمل کنیم؟
چگونه تبدیل به نابغه شویم؟
اول از همه بهتر است بتوانیم تعریف خوبی را برای نابغه بودن داشته باشیم. “هر فعالیتی که قادر باشد اثر ماندگار و بزرگی را بر روی عرضه خاصی جای بگذارد”. امروزه تحقیقات زیادی در چند دهه انجام شده است و به لطف آنها است که ما اکنون زیر بناهای اساسی را میشناسیم، که این نبوغها را بسیار عالی میکند. کلا این که کسی ذاتا نابغه باشد صحیح نیست. هرکسی می تواند این عناصر را در شیوههای تفکر و رفتار خود اتخاذ کند تا خلاقیت خود را به ارتفاعات جدید ببرد. یعنی در حالت کلی ما دو مورد را داریم. آدم یا کار نبوغ آمیز انجام میدهد یا انجام نمیدهد.
لازم نیست لئوناردو داوینچی یا آلبرت انیشتین باشید تا مثل یک فرد با نبوغ فکر کنید. روشهای زیادی برای تیز کردن خلاقیت و تیز کردن مهارتهای تفکر انتقادی شما وجود دارد. سعی کنید اجازه دهید ذهن شما بدون قضاوت درباره افکارتان سرگردان باشد. عقل متعارف را زیر سؤال ببرید و هدف خود را برای سطوح عمیقتر به جای حفظ کردن موارد به سمت کسب دانش ببرید. روی ایجاد عادات خوب مانند؛ نوشتن ایدهها، به دست آوردن فرصتهای یادگیری و کسب موفقیت در زندگی و … کار کنید. همچنین در هیچ گاهی فراموش نکنید که سوخت خود را تامین کنید و به استراحت مورد نیاز خود برسید.
مسیر نابغه شدن کجاست؟
در اینجا میخواهیم به بررسی مسیر نابغه بودن بپردازیم تا بتوانیم بهتر تفکر و عمل خود را همانند نابغهها کنیم. در همین ابتدا بگوییم به افراد مشهوری که در تاریخ به عنوان نابغه نام برده شدهاند کاری نداریم. به همین آدمهای امروز و دور بر خود نگاهی بیندازیم. مثلا میگویند؛ فلانی آدم نابغه و زرنگی است. چند ماه پیش بود که مشغول ساخت یک اپلیکیشن عجیب با کارایی خاص جهت فروش به سایتهای خارجی بود. یا مثلا؛ مسابقه هوش برتر در شبکه نسیم امروزه دارای نوابغ بسیار می باشد که واقعا نابغه بودن آنها را اثبات میکند و بسیاری از این موارد که خود مشاهده کردهاید. حالا بگویید ببینیم این افراد نابغه چه موارد مشترکی را در میان هم دارند؟
نویسنده و منتقد ادبی مالکوم کاولی در این باره میگوید:” طرز فکر ما همان نبوغ است. همان جایی که ما میتوانیم بر خلاف دیگران که چیزی نمیبینند الگوها را پیدا کنیم”. در واقع هر کودکی که برای اولین بار در زندگی خود متوجه میشود با استفاده از کلمه “لطفا” خواهد توانست خواسته خود را برآورده کند، باعث کشف الگویی تازه شده است. این خود نوعی تعریف است “کسی که قادر به کشف الگویی قبل از همه شود” حال برای اینکه کشف الگو را در خود تقویت کنید میتوانید موارد زیر را دنبال کنید.
1. تحریک کنجکاوی
خودتان که تعریف کنجکاوی را میدانید؟ یعنی میلی درونی جهت تحقیق درباره دنیای بیرون. این مورد یکی از اولین و موثرترین موارد برای کشف الگوهایی تازه قبل از بقیه است. این حس در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر است و به نوعی ما با افزایش سن متاسفانه با کمبود کنجکاوی در خود مواجه میشویم. ما در این دوران به مواردی توجه میکنیم ( به صورت سطحی) که بیشتر در جلوی چشمانمان است.
مثلا در هنگام صبحانه خوردن ترجیح میدهیم همان چای شیرین همیشگی را صرف کنیم تا اینکه چیزی جدید را امتحان کنیم. عادت ما این است که همان مسیر همیشگی را طی کنیم و به نوعی از تغییر مسیر ترس داریم. ما میدانیم این مسیر چه بی راهه و چراغ قرمزهایی دارد. بهتر است به یاد داشته باشیم که برای رسیدن به درجه نابغه بودن باید ذهن خود را همانند هر عضله دیگری تمرین دهیم و یا به تغییر ذهن برای پیشرفت در زندگی بپردازیم. باید کاری کنیم ذهن کنجکاو داشته باشیم.
2. بی طرف بودن
بی طرف بودن بسیار عالی است و ذهن شما را به صورتی میکند تا هر پدیدهای را از انواع زوایا مشاهده و ببینید. زیرا، اگر شما چیز جدید را با همان ذهنیت قبلی مشاهده کنید قطعا چیزی جدید در آن را نخواهید دید. بی طرف بودن یعنی شاهد منصف بودن. یعنی شما باید حتی مونولوگ درون ذهن را بررسی کنید تا بدانید دیدگاهی خنثی را بدون جهت گیری برای فلان چیز دارید. اگر این چنین است که بسیار خوب، ولی اگر نه بهتر است هر چه زودتر تغییرش دهید. شما نباید به این دلیل که کنجکاو هستید توقع نابغه شدن را داشته باشید. باید تمرین و تلاش خود را نیز بر این داشته باشید تا در حین مشاهده کردن چیزی آن را تمام و کمال مشاهده کنید. کشف الگوها به اینکه شما چه پیش زمینههای در ذهن دارید کاری ندارد.
3. تصویر کلی را تماشا کنید
تصور کنید شما داخل یک ایستگاه فضایی در ارتفاعی از زمین قرار دارید و با در دست داشتن کاغذ و قلمی خواهید توانست هر اتفاق خاصی را روی زمین در آن نوشته و بررسی کنید. حال با این موارد بعد از مدتی حتما خواهید دانست انسانها در روی کره زمین در حین غروب چه میزان مصرف برقی دارند. این در حالی است که شما میدانید مردمان لسآنجلس با آن خانه و هتلهای بزرگ چه میزان برق زیادی مصرف میکنند و بادیهنشینان صحرای آفریقا کمترین مصرف برق را دارند. این در مورد مانیتور تلویزیون، تابلوی نقاشی و … نیز صدق میکند. یعنی هر چه شما عقب بروید معنی و مفهوم واضحتری را خواهید داشت. اما اگر جلو بروید مورد چندان واضحی را نخواهید فهمید. برای این که تفکر و عمل خود را همانند نابغهها کنیم باید دید کلی به موضوعات مختلف داشته باشیم.
اگر شما رئیس قسمت فروش شرکتی هستید و پس از سقوط نرخ فروش بر روی 2 فروشنده سابق خود زوم کردهاید و مشکل خود را در این دو فروش پیدا کردهاید بهتر است بدانید تصمیم خوبی نگرفتهاید. شما این دو را یا اخراج و یا با فرستادن در دورههای فروش پر و بالی به آنها خواهید داد. این اصلا مناسب نیست؟ زیرا شما اصلا به دنبال پیدا کردن الگوها با دیدن تصویر کلی نبودهاید.
نتیجه گیری
اگر هر کسی چه افراد معمولی، متوسط و قوی موارد بالا را رعایت کند مطمئنا گام بزرگی را در پیدا کردن الگوها برداشته است. این واقعا باعث میشود فرد کاری بزرگ را بر جای بگذارد و این چیزی نیست جز اینکه برای رسیدن به نابغه بودن باید تلاش کرد. شاید با خود بگویید که کمتر کسی قادر خواهد بود این موارد را انجام دهد. بله درست است. ولی، اگر این کار را میکردند واقعا احتمالش بود که به نابغه بودن دست پیدا کنند. برای شروع شما باید اعتماد به نفس و عزت نفس را داشته و کارهایی را برای تقویت مغز انجام دهید.
مواردی دیگر نیز برای داشتن سطح متفاوت وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز انجام کاری با کیفیت فراتر از زمان. این مورد را کمتر کسی قادر به انجامش است. در واقع برای افرادی چون داوینچی و سقراط و … است. این کارها میتوانند مواردی چون نسبیت خاص انیشتین باشند. یعنی فراتر از زمان. واقعا کمی نگاه کنید کسی است که در اطراف ما این ویژگی را داشته باشد؟ قطعا جواب نه است.
ولی، موارد بالا یعنی همان کشف الگوها و گذاشتن تاثیر روی حوزه مهم، در برهه تاریخی انجام آن هستیم. فقط باید کمی تلاش کنید و مواردی را که تاکنون رعایت نکردهاید را انجام دهیم تا بتوانیم تفکر و عمل خود را همانند نابغهها کنیم. شاید بگویید سخت است، اما آنقدرها هم که فکر میکنید غیر قابل انجام نیست. در ضمن امروزه با امکانات و ویژگیهایی چون اینترنت نیز کارتان راحتتر شده است.